احمد قوام، معروف به قوام السلطنه، از بزرگترین رجال و سیاستمداران دوران معاصرایران در سال 1252 شمسی در تهران به دنیا آمد. وی از زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار وارد امور دیوانی شد و بعدها رئیس دفتر صدر اعظم گردید. بعدها فرمانروای خراسان و سیستان شد و پس از سیدضیاءالدین طباطبائی دو بار به صدارت رسید. قوام پس از دوره دوم نخست وزیری ظاهراً به جرم توطئهای علیه رضاخان وزیر جنگ تحت تعقیب قرار گرفت و پس از مدتی زندان، راهی اروپا شد. او پس از چند سال به ایران بازگشت و در لاهیجان به کشاورزی پرداخت. قوامالسلطنه از آن پس در کارهای سیاسی دخالت نکرد تا اینکه رضاخان پهلوی سقوط کرد. در این هنگام قوام بار دیگر به نخست وزیری رسید و در سالهای 1324 و 1331 نیز در این مقام بود.
وی در سال 1324 جهت حل مسئله حضور نیروهای روسی در ایران راهی مسکو شد و مذاکراتی انجام داد. در سال 1331 پس از اختلافی که بین مصدق و شاه بروز کرد، شاه برای اینکه حریف قَدَری در مقابل مصدق بتراشد، سراغ قوام السلطنه رفت. قوام السلطنه جاه طلب که در آن هنگام 80 سال از سنش میگذشت با اکثریت ضعیفی از مجلس رأی اعتماد گرفت. اما این صدارت بیش از چهار روز دوام نیاورد و با مقاومت و خروش ملت مسلمان ایران به رهبری آیت الله کاشانی، قوام در سی تیر 1331، مجبور به استعفا شد.
قوام پس از استعفا، مدتی در حالت اختفا می زیست و احساس خطر میکرد. مجلس حکم به مصادره اموال او داد و او که بعد از این جریان، کاملاً تاب و توان خود را از دست داده بود سرانجام در 31 تیرماه 1334 در 83 سالگی درگذشت. احمد قوام، روی هم، پنج بار به نخست وزیری رسید و بیش از بیست بار به وزارت دست یافت. قوام ذاتاً مردی مستبد و قانون شکن و جاه طلب بود و از جنجال و سر و صدا لذت میبرد. از تملق لذت میبرد به همین دلیل، اطرافیان او را همیشه افراد چاپلوس تشکیل میدادند. او هم چنین از علوم زمان بهره داشت و گاهی شعر هم میسرود.