مهمترین شاخصهای بحران انقلابی در ایران در واپسین ماههای عمر رژیم پوسیده پهلوی، اعتصاب کارخانجات، ادارات و بخشهای آموزشی کشور بود. در این میان کشتار مردم توسط عوامل مزدور رژیم، به جای این که انقلاب را متوقف نماید به آن شتاب بیشتری بخشید و باعث گسترش اعتصابات شد. در این میان کارکنان صنعت نفت کشور در نوزدهم شهریور 1357 اولین اعتصاب خود را از پالایشگاه تهران آغاز کردند و این اعتصاب به تدریج مناطق نفتی جنوب و آبادان را نیز در برگرفت.
در پی اعتصاب گسترده شرکتهای نفتی در ایران، سرانجام در روز ششم دی ماه 1357، صادرات نفت کشور به خارج به کلی متوقف شد و سوخت تنها در حد نیازهای داخلی عرضه گردید. با قطع کامل صادرات نفت به عنوان اهرم براندازی شاه، محمدرضا پهلوی از اصلیترین منبع درآمد خود محروم گردید و مراحل سقوط او تشدید و تسریع گردید. به این ترتیب اعتصاب به همراه راهپیمایی، مبدل به مؤثرترین ابزار براندازی انقلابی شد و اعتصاب صنعت نفت، محوریترین آنها بود که هم به طور روانی موجب فلج ذهنی شاه گردید و هم به طور واقعی، قلب اقتصاد و قدرت مالی نظام را از کار انداخت. این عمل، مورد حمایت و پشتیبانی حضرت امام خمینی نیز قرار گرفت.